زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
شتـابـان آمدم من سـوی مـیدان که شاید زنده ات بینم علی جان ببـیـنـم بـار دیگـر چـشم بـازت تـکـلـم کـردنت، ای مـاه تـابـان بگـو یکـبار دیگـر قسم بر جان حیدر مـرا بـابا صدا کن تو ای شبـه پیـمـبر تو رحمی کن به حالم، یاس پرپر ***************************** زجا خیز و ببـین قـلبم شکـسته دلم از داغ تو در خـون نشسته توان رفـته ز پاهـایم علی جان نگر چون رشته صبرم گسسته به روی زانـوانــم و بــا حــد تـوانــم رساندم با مشـقـت کـنارت ای جـوانم تن بی جـانـم ای روح و روانـم ***************************** چـگـونـه اربـاً اربـایت بـبـیـنـم چسان گل بوسه از رویت بچینم نـمـانـده جـای سـالم در رخ تو شکستـی قـامـتـم، ای نـازنـیـنـم ببین عمه علی جا دوان آمد به میدان دعا کن تا زداغت مـبادا او دهد جـان خودت خیز و زمیدانش بگردان ***************************** عـلیّ اکبـر ای شبـه پــیـمـبــر! توئی گشتی چنین خونین و پرپر؟ بگـو بابا چه کـردند با تن تـو؟ چنین غرق به خونی، پور کوثر؟ امـیدم، ای عزیزم چسان اشکی نریزم مدد از که بگیرم؟ که از جـایم بخیزم بود داغت علی جان رستخـیزم |